داستان اول: شب تاریک همراه اول

ارسالی از خانم سارا . ز

شب تاریک و بارانی بود. رعد و برق آسمان را می‌درید و باد بی‌امان به شیشه‌های ماشین می‌کوبید. سارا با نگرانی به کیلومترشمار نگاه کرد. عقربه‌ها روی آخرین کیلومترهای مسیر مورد نظرش ایستاده بودند. ناگهان، با صدای بلندی، ماشین خاموش شد و دیگر روشن نشد. سارا در دل لرزید. وسط این جاده خلوت و در چنین شبی، خراب شدن ماشین بدترین اتفاق ممکن بود.

او سعی کرد چند بار ماشین را روشن کند اما فایده‌ای نداشت. با وحشت به اطراف نگاه کرد. هیچ خانه یا مغازه ای در اطراف دیده نمی‌شد. تنها صداهای عجیب و غریب طبیعت بود که به او یادآوری می‌کرد چقدر تنهاست.

سارا به یاد پشتیبان امداد خودرو کورد امداد افتاد که اخیراً به آن عضو شده بود. با لرز دستش، شماره را گرفت. صدای آرام و اطمینان‌بخش اپراتور، کمی از اضطرابش را کم کرد. اپراتور با حوصله به حرف‌های سارا گوش داد و به او اطمینان داد که به زودی کمک خواهد رسید.

در طول انتظار، سارا به همه اتفاقاتی که افتاده بود فکر می‌کرد. به این‌که چقدر شجاع بوده که تنهایی به سفر آمده و به این‌که چقدر به این پشتیبان ناشناس اعتماد کرده بود. صدای نزدیک شدن یک خودرو، سارا را از افکارش بیرون آورد. امدادگر با لبخندی مهربان به او سلام کرد و به سرعت مشغول تعمیر ماشین شد.

با تعمیر ماشین، آرامش به دل سارا بازگشت. او از امدادگر تشکر کرد و به راهش ادامه داد. در طول مسیر، به این فکر می‌کرد که چقدر داشتن یک پشتیبان مطمئن می‌تواند در شرایط سخت به آدم کمک کند.

داستان دوم: دردی عمیق تر از کمر

ارسالی از آمانج حسینی 

باران بی‌امان می‌بارید و آسمان تیره و تار، انگار غم مرا درک می‌کرد. کمر هنوز از درد عمل می‌سوخت و هر حرکت، آهی از نهاد بلند می‌کرد. ماشین لعنتی هم درست وسط شلوغ‌ترین خیابان شهر پنچر شده بود!

 

باورم نمی‌شد که این اتفاق برای من افتاده باشد. من که همیشه به بدنم افتخار می‌کردم، حالا مثل یک بچه کوچک شده بودم. هیکل ورزشکاری‌ام که روزی مایه غرورم بود، حالا بیشتر به درد نخوردن می‌خورد. هر رهگذری که از کنارم می‌گذشت، با تعجب به من نگاه می‌کرد. انگار یک موجود فضایی را دیده باشند.

 

چندین بار از رهگذران کمک خواستم، اما انگار زبانم لال شده بود. همه با تأسف به من نگاه می‌کردند و از کنارم رد می‌شدند. فکر می‌کردند که من فقط می‌خواهم از زیر کار در بروم. هیکلم فریاد می‌زد که من قوی هستم، اما هیچ‌کس نمی‌دانست که زیر این ظاهر قوی، چقدر ضعیف شده‌ام.

 

یک ساعت تمام در آن خیابان شلوغ ایستادم و به آسمان خیره شدم. قطرات باران روی صورتم می‌چکید و درد کمر را بیشتر می‌کرد. حس می‌کردم تمام دنیا علیه من شده است.

 

ناگهان نور چراغ گردان نیسان یدک کش امداد خودرو دیدم . با امیدواری به سمتش رفتم و درخواست کمک کردم. راننده با تعجب به من نگاه کرد، اما وقتی دید که من واقعا به کمک نیاز دارم، از ماشین پیاده شد.

 

با کمک او، لاستیک پنچر شده را عوض کردیم. وقتی کار تمام شد، به او گفتم که می‌خواهم هزینه کمکش را بدهم. اما او با لبخند گفت:

 

داشتم با خودم فکر می کردم که به خونه برسم اما وقتی تو را اونجا دیدم نتونستم بی تفاوت باشم ماشین را نگه داشتم تا ببینم چطور می تونم کمکت کنم “برای یک هموطن که نیاز به کمک داره، پول مهم نیست. مهم اینه که بتونی زودتر به خونه بری.”

 

به اصرار خودم مبلغی را به عنوان حق الزحمه به او پرداخت کردم ولی در آن لحظه، احساس کردم که دنیا دوباره رنگ زیبایی به خودش گرفته است. مهربانی این مرد غریبه، تمام خستگی و دردهایم را از یادم برد.

 

وقتی سوار ماشین شدم و به سمت خانه حرکت کردم، به این فکر می‌کردم که چقدر زود قضاوت می‌کنیم. چقدر زود بر اساس ظاهر افراد، در موردشان نظر می‌دهیم. من که همیشه به قوای بدنی‌ام افتخار می‌کردم، امروز فهمیدم که مهم‌ترین قدرت، قدرت کمک کردن به دیگران است.

 

 

داستان سوم : امداد خودرونما

خاطره ارسالی : کیانوش اردلان

 

داستانهای امداد خودرو | امداد خودرو نما

 

سه ماه پیش به دلیل مشکل پزشکی مجبور شدم شبانه به تهران سفر کنم.

در اتوبان … خودروی من خراب شد و در آن شب سرد و تاریک یک نیسان یدک کش بدون آرم و علائم و تابلو مشخص به کمکم آمد .

راننده مدعی شد که مشکل خودرو قابل تعمیر در محل نیست و باید به تعمیرگاهی در داخل شهر برده شود ، با توجه به شرایط اضطراری ، مجبور شدم قبول کنم .

خودرو را به یک تعمیرگاه کوچک و نا مرتب بردند

مکانیکی که ظاهر نامناسب داشت پس از بررسی گفت که واشر سر سیلندر سوخته و باید تعویض شود با وجود تردید به دلیل خستگی و بیماری همسرم ، مجبور شدم خودرو را به او بسپارم

روز بعد هنگام تحویل خودرو با فاکتوری رو به رو شدم که هزینه تعمیرات بسیار بالا بود با پرداخت هزینه سفر خود را ادامه دادم

چند ماه بعد در شهر خودم برای سرویس خودرو با امداد خودرو شهر خودمون تماس گرفتم و به تعمیرگاهی که اونا معرفی کردن مراجعه کردم

در حین بررسی به مکانیک گفتم که چند ماه پیش در شهرستان به دلیل سوختن واشر سرسیلندر ، مجبور به باز شدن سرسیلندر و تعویض واشر شده ام اما او پس از بررسی فنی اعلام کرد که موتورماشین پلمپ هست و تاکنون سرسیلندر خودروی شما باز نشده و پلمپ است

تازه فهمیدم که در آن تعمیرگاه شهرستان … با یک فریب بزرگ رو برو شده ام و آن ها به دروغ به من گفته بودند که واشر سرسیلندر سوخته است.

از همه دوستان خواهش می کنم در مواقع اضطراری به خودروهای امدادی بدون آرم و علائم اعتماد نکنند ، تنها به خودروهای امدادی معتبر با آرم و علائم مشخص اعتماد کنید تا از کلاهبرداری در امان بمانید

“تجربه‌های قبلی من با خدمات امداد خودرو بسیار مثبت بوده و از زحمات همه امدادگران قدردانم. با این حال، وجود برخی افراد متخلف، سایه تیره ای بر این خدمات ارزشمند انداخته است. امیدوارم با تلاش‌های بیشتر، همه امدادگران به صورت قانونی و با رعایت استانداردها فعالیت کنند تا اعتماد مردم به این خدمات بیش از پیش جلب شود.”

 

جواب ادمین :

ملت ایران مردمی با طبعی مهربان و صادق هستند متاسفانه مشکلات اقتصادی حاکم بر کشور برخی افراد را ناگزیر می کند تا مسیرهای نادرستی را برگزینند و در نتیجه چین مشکلاتی پدید می آید

“متاسفم که این اتفاق ناخوشایند برایتان رخ داده است. کاملا حق دارید که ناراحت باشید. متأسفانه، کلاهبرداری در برخی از مشاغل، از جمله امداد خودرو، وجود دارد. به نظر می‌رسد بدشانسی آورده‌اید که با چنین فردی که امداد خودرونما بوده برخورد کرده‌اید. اینکه خودتان هم اشاره کردید با امداد خودروی شهرتان تماس گرفته‌اید و به توصیه آن‌ها به تعمیرگاه رفته‌اید، نشان می‌دهد که به خدمات امداد خودرو اعتماد داشته‌اید. تجربه قبلی مثبت شما با امداد خودرو نیز بر این موضوع تأکید می‌کند. 

“متاسفانه امدادگران با مشکلاتی جدی روبرو هستند؛ افراد سودجو با جعل عنوان امداد خودرو، به ارائه خدمات غیرمجاز می‌پردازند. این اقدامات علاوه بر ایجاد سردرگمی برای رانندگان، به اعتبار امداد خودروهای معتبر نیز لطمه می‌زند و اعتماد مردم را به این خدمات کاهش می‌دهد.”

 

 

داستان چهارم: وسوسه و وجدان

 

خاطره ارسالی : امدادگر یدک کش

 

وسوسه و وجدان

 

لازم به ذکر است امدادگر عزیز ما نخواست اسم خودش و شهری که در آن است ذکر شود

“من راننده یدک‌کش بودم و درگیر مشکلات مالی شدیدی بودم. برای همین از رئیس شرکت امداد خودرو خواستم که سرویس‌های بیشتری به من بدهند. او هم شب‌ها را به من اختصاص داد.

یک شب، ماموریتی برای حمل خودرویی دنا پلاس که با سگ تصادف کرده بود به من محول شد. اما محل حادثه با لوکیشنی که به من داده بودند، چند کیلومتر فاصله داشت. بعد از بارگیری ماشین، متوجه شدم که سپر و رادیاتور آن به‌شدت آسیب دیده است. در مسیر، یک صافکار خوب را به آن‌ها معرفی کردم و ماشین را به کارگاه او بردم.

فردای آن روز، صافکار با من تماس گرفت و گفت که هنگام باز کردن سپر، پلاک یک موتورسیکلت داخل ماشین پیدا کرده است. احتمالاً ماشین با موتور تصادف کرده و راننده دنا پلاس از محل حادثه گریخته بود.

در آن لحظه، وسوسه شدم که از صاحب ماشین پولی بگیرم تا سکوت کنم. شرایط مالی‌ام بسیار سخت بود و این پیشنهاد وسوسه‌انگیز بود. اما قبل از هر اقدامی، با امداد خودرو شهرستان همجوار که طرف قرارداد نیروی انتظامی بود و این تصادف در حوزه اون شهرستان اتفاق افتاده بود تماس گرفتم و متوجه شدم که شب قبل تصادفی بین یک ماشین و یک موتورسیکلت در آن محور رخ داده که یک ماشین از پشت به موتور سیکلت زده متواری شده و راننده های رهگذر به ۱۱۰ و ۱۱۵ تصادف را اعلام کردن .

 راننده موتورسیکلت کشاورز بوده در جا فوت کرده و دو فرزند کوچک دارد.

با شنیدن این خبر، از خودم خجالت کشیدم. خدا نخواسته، اگر این کار را می‌کردم، گناهی بزرگ مرتکب می‌شدم. بلافاصله رئیس پلیس راه که در اون محور نظارت داشتن تماس گرفتم و جریان را به او گفتم. از او خواستم که اسم من را فاش نکند و بگوید که محل ماشین را از طریق دوربین‌های مداربسته پیدا کرده‌اند.

مامورین پلیس راه همراه پاسگاه انتظامی اون محور به کارگاه صافکاری رفتن و ماشین دنا به پارکینگ منتقل کردند

“فرار راننده دنا از صحنه حادثه، نه تنها نشان از بی‌مسئولیتی او داشت، بلکه به قیمت جان یک انسان و یتیم شدن دو کودک تمام شد. اگر او اندکی مسئولیت‌پذیری نشان می‌داد و با اورژانس تماس می‌گرفت، شاید امروز شاهد چنین تراژدی تلخی نبودیم.”

شکر خدا بعد از مدتی مشکلات مالی من هم کم‌کم حل شد.

از دوستان خواهش می‌کنم که در هیچ شرایطی، حتی در سخت‌ترین شرایط، مرتکب چنین اشتباهاتی نشوند. دین کسی را به گردن نگیرید و همیشه سعی کنید کار درست را انجام دهید.”

 

جواب ادمین :  

 شرف انسانی در عمل این داستان،

 قصه زیبایی از شرافت انسانی است. راننده‌ای که در تنگنای مالی، اما با قلبی پاک، راه درست را برگزید. او نشان داد که انسانیت و وجدان بیدار، حتی در سخت‌ترین شرایط، می‌تواند بر منافع شخصی غلبه کند. این راننده، با عمل خود، به ما یادآور شد که ارزش‌های اخلاقی، مهم‌ترین دارایی هر انسانی هستند.

5 دیدگاه ها

  • عالی خیلی لذت بردم واقعا من هم خطره ای نزدیک به همین رو دارم و از هم دری و همزاد پنداری با این داستان لذت بردم

  • سلام
    متاسفانه تجربه من از خدمات امداد خودرو ، مانند بسیاری دیگر چندان خوشایند نبود .
    در روزهای آینده قصد دارم نوشته ای شخصی را برایتان ارسال کنم که در آن تجربه تلخ و نا خوشایندی که با یک امداد خودرو نما داشتم را به اشتراک می گذارم .
    امیدوارم با انتشار این خاطره بتوانم به سایر رانندگان در انتخاب آگاهانه تر کمک کنم
    از شما سپاسگزارم که به این موضوع اهمیت می دهید و به نظر می رسد که برای شنیدن تجربیات کاربران خود ارزش قائل هستید .

    • سلام
      از اینکه وقت ارزشمند خود را در اختیار ما گذاشته و تجربیات ارزنده تان را به اشتراک می گذارید کمال تشکر را داریم .
      منتظر نوشته مفید شما هستیم که قطعا برای بسیاری از رانندگان سودمند خواهد بود

  • سلام
    یکی از چالش های اصلی خانم های راننده در ایران نگرانی از بروز مشکلات فنی خودرو در جاده یا شهر است .
    وجود یک سرویس امداد خودرو قابل اعتماد در سراسر کشور می تواند این نگرانی را برطرف کرده و به خانم ها اعتماد به نفس بیشتری برای رانندگی بدهد .
    لطفا شماره تماسی از یک شرکت امداد خودرو معتبر به من معرفی کنید تا در صورت بروز هر گونه مشکل فنی بتوانم با آن ها تماس بگیرم و درخواست کمک کنم .

    • سلام
      به دنبال یک شرکت امداد خودرو مطمئن هستید ؟
      خوشبختانه شرکت های امداد خودرو معتبری در سراسر کشور به صورت شبانه روزی آماده خدمت رسانی به شما هستند .
      ما در حال گرد آوری اطلاعات تماس دقیق ترین و معتبرترین شرکت های امداد خودرو در سراسر کشور هستیم .
      هدف ما این است که به زودی لیستی کامل از شماره تلفن های این شرکت ها را به تفکیک استان و شهرستان در اختیار شما قرار دهیم .
      با ما همراه باشید تا بتوانید در هر کجای ایران که هستید با خیالی آسوده به سفر بروید .
      توجه : این لیست جامع در آینده نزدیک در همین سایت منتشر خواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *